شهیدی که عاشق ولایت و آرزویش آزادی فلسطین بود

خداوند در سال ۱۳۶۵، محمّد جعفر را به خانواده هدیه داد. او جوانی برومند و متشخّص و استاد زبان انگلیسی بود. هوش وافری در فهم مسائل داشت و به دلیل توان مدیریتی، به سرعت فعالیّت های فرهنگی و تربیتی عمیقی را پایه گذاری کرد.
شب قدر اما برای محمّد جعفر حسینی، زمان دیگری بود. از طرفی همه ی کارهایش برای اشتغال و زندگی در یک کشور اروپایی هماهنگ شده و از طرف دیگر با درخواستش برای رفتن به سوریه موافقت شده است. دختر نازنین اش هم به دنیا آمده بود .
تصمیم خیلی سختی بود ولی او این تصمیم را گرفت. گفت: نمی شود حضرت زینب برای آدم، دعوتنامه بفرستد و بعد من به اروپا بروم. تصمیمی که محمّد جعفر را در زمره ی ابرار قرارداد.
قهرمان ما از نیروهای قدیمی فاطمیون بود که اوّلین‌ بار پیش از تشکیل لشکر فاطمیون برای دفاع از حرم اهل‌ بیت (علیهم السّلام) به همراه نیروهای ایرانی به سوریه رفت، بعد از تشکیل لشکر فاطمیون به همّت ابوحامد، عضو این لشکر شد و از همرزمان شهید مصطفی صدرزاده، ابوحامد، حجت و دیگر فرماندهان شهید این لشکر بود. او همواره با گرایشات ضدّ ایرانی مقابله می‌ کرد هر چند خود، دل پردردی از این برخوردهای دشمن ساز داشت و می‌ گفت به عشق آقا (رهبر معظم ) همه را تحمّل می‌ کنم.
آرزوی بابا آزادی فلسطین بود . این را زینب دختر شهید جعفری می گوید و از خواسته بابا روز قبل از شهادت : زینب جان سعی کن هر روز صبح، یک سوره از قرآن را بخوانی ، معنایش را هم بخوان و اگر نتوانستی شده یک آیه از قرآنم بخوانی بخوان.
بهترین خاطره زندگی شهید جعفری، دیدار با حاج قاسم سلیمانی بود ، آرزوی دیداری که با شهیدشدن محمد جعفر میسر نشد.
محمّد جعفر حسینی در سال ۱۳۹۶ در اثر اصابت موشک مجروح شده بود، پس از دو سال مقاومت در برابر درد ناشی از مجروحیت، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
محمد امین سالاری پور شهردار منطقه۱۴ در دیداربا خانواده این شهید سرافراز، زندگی در دارالمومنین را که مهد پرورش و ظهور انسان های بزرگ و شهدای دلیراست مایه افتخار دانست.
سالاری پور با بیان اینکه امنیت و آرامش امروز میهن عزیزمان مدیون خون همه شهدای والا مقام است، اظهارداشت: خدمت به فرزندان و خانواده های شهدا افتخاری بزرگ و لذت بخش است چرا که همه ما مدیون و مرهون خون شهدای سرافراز هستیم.

  • نویسنده : عبدالرزاق